خدیجه بانیانی/سفره ایی بود و نان و نمک و برکت و آرامشی آن روزها همه بودند و حس با هم بودن به خوبی لمس میشد.
حتی اگر یک نفر به مدت چند دقیقه نبود اطرافیان را به تکاپو میانداخت و سراغش را میگرفتند گذشت و افسوس از این گذر بی بازگشت....
امروز پدر کو و مادر کجاست خواهر چه مفهومی دارد و آیا برادر هم آن تکیه گاه مطمون کوچک تر ها میشود یا خیر...
با تارهایی نا مرئی از فناوری های قرن جدید فاصله ای تصاعدی بین افراد ایجاد شده قسمت اعظم امور روزمره متصل به این تارهای بی محبت میگذرانیم و مثل عروسک ها حرکات و رفتارهایمان تنظیم شده با این فضاست...
مرد تاد زمانی که بیرون از خانه است نه حضور جسمی دارد و نه حضور روحی به خانه که وارد میشود به فرض این که دغدغه شغلی و مالی وجود نداشته باشد یا با موبایل مشغول است یا با لپ تاپ
مادر دیگر کنار بچه ها به کشیدن ناز و گفتن قصه و بازی نیست برای آرامش ظاهری با هزینه ای نه چندان زیاد بچه را مشغول بازی هایی میکند که نه آینده دارد و نه روح پاینده
تکالیف بچه ها دیگر در خانه برررسی نمیشود و او در بازگشت از مدرسه کیفی پر از غلط املایی و اشتباهات خط قرمزی دارد.
کارگردانی در آن دور دست ها شاید هم همین دور و بر همه را کنترل میکند نکند رشته ای از این فضا پاره شود و ارتباط سرد در یک نقطه از این کانون به ظاهر پایدار گسسته شود
چشم و گوش کوچک تر ها بدجور باز شده و حریم امن عفت و شرف شکسته شده نمیدانیم چه کنیم چرا که گاهی فرهنگ استفاده را نداریم و فقط مینازیم به این که پولش را داریم پس استفاده میکنیم
تا کنون از خودتان پرسیده اید چرا تنها کالایی که شاید روز به روز قیمتش افت میکند برعکس نظام افزایشی بازار موبایل و فنائری های ارتباطی است
کاش مثل قدیم بیشتر انرژی مصرف شده ما انرژی ماهیچه ای بود و افکار مثبت سپیده دم ها فضای زندگی ما را پر میکرد یادمان باشد سرمایه هر خانواده فرزندان سالم و لایق است نه متمدن بودن به سبک غرب زدگان
:: بازدید از این مطلب : 586
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0